کسرا جون ثمره عشق ماکسرا جون ثمره عشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
مسیحا جوجوی مامانمسیحا جوجوی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

کسرا قندولک مامان

پسرم مردی شده واسه خودش

الان حدودا یه ماهه که از پوشک گرفتمت کسرا جونم...اوایل خیلی سخت بود آخه همش خودتو خیس میکردی و وقتی هم که میبردت توالت ادرار نمیکردی شاید 10 باری یه دفعش جواب میداد اونم با کلی اصرار و خواهش..ولی الان ماشالا خیلی بهتر شدی..وقتی میبرمت توالت تا میگم کسرا جیش کن (گلاب به روتون)فوری جیشتو میکنی..فقط مونده پی پی کردنت که باید برات یه قصری بخرم تا اونو هم یاد بگیری ..فعلا روزی 2 تا 3 ساعت پنبرز میشی برا و قتی که پی پی میکنی...راستی موقع خواب هم اصلا خودتو خیس نمیکنی چه خواب ظهر باشه چه شب ..فرقی نداره... میخوام وقتی که از شیر گرفتمت دیگه مشکل توالت رفتن نداشته باشی...آخه 7 ماهه دیگه میخوام از شیر بگیرمت...بعدشم مستقل شی و تو اتاق خودت بخوابی گل...
31 تير 1392

کسرا کوچولوی مـــــــــــــــــــــن

الهی من فدات بشم که هر روز داری شیرین و شیرین تر میشی ای شیرین تر از عسلم...این روزا با کارات و ادا و اطوارات حسابی دل منو میبری.....قربونت برم من چقدر خوبه که گل پسری مث تو رو دارم کسرا... یاد گرفتی الکی گریه میکنی و الکی میخندی..فقط کافیه بهت بگیم کسرا الکی بخند..گریه کن...همچین خوشگل نقش بازی میکنی که نگو.... میگم کسرا موش شو ..چشاتو و بینیتو جمع میکنی...اینقدر بامزه میشی که دوست دارم درسته قورتت بدم... بازی لی لی حوضکم بلدی...البته به سبک خودت خیلی خلاصه...آخرشم انگشت شصت منو یه گاز کوچولو میگیری (این کله گنده خوردش..)..که گاهی اوقات اشتباهی انگشت خودتو گاز میگیری... کلاغ پرم تا حدودی بلدی... خوب فعلا باااااااااااااا...
28 تير 1392

بدون عنوان

قربون این پسمل خوشگلم بشم من...بالاخره دست زدن و کامل یاد گرفتی جیگر... مسخرمون نکنیدا...نگید چه خبره بچش 1 سالشه تازه داره دست میزنه...آخه من مجبورش میکردم به دست زدن اونم بلد بود آخه یکی دوباری ازش دیده بودم ولی برا اینکه لج منو در بیاره دست نمیزد ...منم یه مدت بیخیالش شدم...الان خودش همش دست میزنه و میرقصه... الهی مامان فدات شه... الهی قربونه این پسر خوشگلم... به حق این ماه عزیز همیشه شاد و سلامت باشی... ...
19 تير 1392

کسرا جونم راه میره...

عزیزم....الان چند روزیه  داری تلاش میکنی راه بری..خیلی خوشگل قدم ورمیداری...دو سه تا قدم که ورمیداری فوری میوفتی...الهی من فدات شم... راستی تازگیها یاد گرفتی گوشی رو دم گوشت میگیری میگی کیه؟؟؟ بینیتو هم بلدی نشون بدی... وقتی کسی هم میخنده اداشو درمیاری..اینقدر خوشگل ادای خنده هاشونو در میاری که نگو.... یخچال و ماشین لباسشویی و جاروبرقی  هم بلدی نشون بدی... در کابینتا هم که بلدی باز کنی ..همه وسایلای مامانو بهم میریزی منم مجبور شدم جای ظرفای چینی رو عوض کنم.... تو اوج فیلم دیدن من کنترل میگیری جلو و تلویزیونو خاموش میکنی...کولر رو هم به همین منوال... بوفه مون هم شده خالی خالی از دست تو نمیشه چیزی توش گذا...
16 تير 1392

تولدت مبارک شاهزاده کوچولوی من

قربونت برم ...عزیزدلم....عمرم....زندگیم.....تولدت مبارک...ایشالا 100 ساله شی ..نه 120 ساله شی...نه 120 سال کمه همیشه زنده باشی.... کسرا جونم ممنون که طعم دلنشین مادری رو به من  چشوندی...ممنونم که باعث شدی یکی رو 1000000 بار بیشتر از خودم دوست داشته باشم..ممنون ..ممنون ...ممنون...یه دنیا ممنون به خاطر وجود نازنیت ...   مامان جون این روزا همش گرفتارم...در حال تدارک برای تولد تک پسرم...دست تنهام خیلی خستم شده..بابایی هم که سر کاره....امروز رفتیم ظرف یه بار مصرف خریدیم....کفشدوزکی گیرم نیومد..مجبور شدم قرمز بخرم..البته خیلی خوشگلن...راستی امروز رفتیم خیاطی لباستم پروف کردی..خیلی خوشگل بود..خیلی هم بهت میومد...راستی تو...
2 تير 1392
1